شک نیست در میان افراد بشر یک سلسله تفاوت هاى مصنوعى وجود دارد که نتیجه مظالم و ستمگرى بعضى از انسان ها نسبت به بعض دیگر است
.
مثلاً جمعى مالک ثروت هاى بى حسابند،
و جمعى بر خاک سیاه نشسته اند،
جمعى بر اثر فراهم نبودن وسائل تحصیل، جاهل و بى سواد مانده اند،
و جمع دیگرى با فراهم شدن همه گونه امکانات به عالى ترین مدارج علمى رسیده اند،
عده اى به خاطر کمبود تغذیه و فقدان وسائل بهداشتى، علیل و بیمارند،
در حالى که عده دیگرى بر اثر فراهم بودن همه گونه امکانات، در نهایت سلامت به سر مى برند
.
این گونه اختلاف ها: ثروت و فقر، علم و جهل، و سلامت و بیمارى، غالباً زائیده استعمار و استثمار و اشکال مختلف بردگى و ظلم هاى آشکار و پنهان است
.
مسلماً اینها را به حساب دستگاه آفرینش نمى توان گذارد، و دلیلى ندارد که از وجود این گونه اختلافات بى دلیل دفاع کنیم
.
در عین حال نمى توان انکار کرد که هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى نیز رعایت شود باز همه انسان ها از نظر استعداد و هوش و فکر و انواع ذوق ها و سلیقه ها و حتى از نظر ساختمان جسمانى یکسان نخواهند بود
.
اما آیا وجود این گونه اختلافات مخالف با اصل عدالت است، یا به عکس عدالت به معنى واقعى، یعنى «هر چیز را به جاى خود قرار دادن» ایجاب مى کند که همه یکسان نباشند؟
!
اگر همه افراد جامعه اسلامى مانند پارچه یا ظروفى که از یک کارخانه بیرون مى آید، یک شکل، یکنواخت با استعداد مساوى و همانند بودند، جامعه انسانى یک جامعه مرده، بى روح، خالى از تحرک و فاقد تکامل بود
.
درست به اندام یک گیاه نگاه کنید، ریشه هاى محکم و خشن، با ساقه هاى ظریف تر اما نسبتاً محکم، و شاخه هائى لطیف تر و بالاخره برگ ها و شکوفه ها و گلبرگ هائى که هر کدام از دیگرى ظریف تر است دست به دست هم داده و یک بوته گل زیبا را ساخته اند، و سلول هاى هر یک به تفاوت مأموریت هایشان کاملاً مختلف و استعدادهایشان به تناسب وظائفشان متفاوت است
.
عین این موضوع در جهان انسانیت دیده مى شود، افراد انسان روى هم رفته نیز یک درخت بزرگ و بارور را تشکیل مى دهند که هر دسته، بلکه هر فردى رسالت خاصى در این پیکر بزرگ بر عهده دارد، و متناسب آن ساختمانِ مخصوص به خود، و این است که قرآن مى فرماید: «و بعضى از شما را بر بعض دیگر درجاتى برترى داد تا به وسیله این مواهب و امکانات که در اختیارتان قرار داده است شما را بیازماید»
(وَ رَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْض دَرَجات لِیَبْلُوَکُمْ فی ما آتاکُمْ)(1). البته «آزمایش» در مورد بر نامه هاى الهى به معنى «تربیت و پرورش» است.
و در پایان آیه ضمن اشاره به آزادى انسان در انتخاب راه خوشبختى و بدبختى، نتیجه این آزمایش ها را چنین بیان مى کند: «پروردگار تو (در برابر آنها که از بوته این آزمایش ها سیه روى بیرون مى آیند) سریع العقاب (و در برابر آنها که در صدد اصلاح و جبران اشتباهات خویش بر آیند) آمرزنده و مهربان است»
(إِنَّ رَبَّکَ سَریعُ الْعِقابِ وَ إِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحیمٌ).
و به این ترتیب، پاسخ هر گونه ایرادى که بر اثر برداشت نادرست از مفهوم آیه عنوان مى شود، روشن خواهد گردید